jingilimaston

torsdag, december 10, 2009

حاجی آقا و قضییه پارازیت .موضوع: اگر دین ندارید لااقل پارازیت ول نکنید!


حاجیه خانوم (لبخند زنان) - حاج آقا! امشب شب جمعه است ها
حاج آقا (آه عمیقی میکشد)- آره میدونم ولی برنامه بی برنامه. برو بخواب

حاجبه خانوم – ولی هفته گذشته هم همین رو گفتی! اصلا معلومه چه ات شده؟ نکند خدای نکرده زبانم لال پای یک زن دیگه ای در میونه؟
حاج آقا- زن! این حرفا چیه که میزنی؟ مگر خبر نداری دولت داره پارازیت ول میکنه توی هوای تهرون؟حاجیه خانوم - واسه چی؟
حاج آقا- آخه دولت دلش نمیخواد مردم کانالهای ماهواره ای رو نگاه کنند و از صراط مستقیم و راه راست منحرف بشن. بخاطر همینه که داره پارازیت ول میکنه توی هوا.

حاجیه خانوم - خب. این چه ربطی داره به برنامه شب جمعه ما؟
حاج آقا - میگن این پارازیتها باعث عقیم شدن مردها میشه! اون ها رو سست و بی حال میکنه! مال ما هم پارازیتی شده.حاجیه خانوم (بغض میکند) - اوا خدا مرگم بده! این که نمیشه بخاطر بهشت رفتن یک عده، شبهای جمعه ما بشود جهنم! ایشالله خدا ذلیل شون کنه که اینقدر به مردم ظلم میکنن. میگم حاج آقا! حالا نمیشه تشکیلاتت را استتار کنی یا زاویه آنرا یکخورده مثل دیش ماهواره تغییر بدی تا پارازیت کمتری به آن بخوره؟
حاج آقا میخواهی ما رو بیندازی توی دردسر؟ فردا ممکن است بیایند ما را بخاطر همین انحراف عمدی بگیریند و بیاندازند توی هلفدونی بجرم استتار تشکیلاتی و مبارزه نرم علیه نظام!
ولش کن بگذار در جهت حفظ نظام باشد!

(توضیح:این مطلب با ایمیل به من رسیده است. حقوق نویسنده ناشناس محفوظ است)