jingilimaston

måndag, januari 02, 2012

تحریم فعال نمایش انتخاباتی حکومت ایران

تحریم فعال نمایش انتخاباتی حکومت ایران

دیو اقتدارگرایی و مطلق طلبی حکومت ایران، که پیش از این و بی آنکه اعتقادی به جمهور مردم داشته باشد، در لباس جمهوریت رخ نهان کرده بود، در انتخابات ۸۸ و حوادث پس از آن چهره عیان نمود و هر چه دیوان همه دارند را یک جا به نمایش درآورد. تقلب٬ خیانت٬ قتل٬ جنایت و تجاوز را ضمیمه کودتای نظامی سرداران فربه از ثروت­های نفتی نمود تا حجت را بر همگان تمام نماید که این دیوِ زنجیرپاره کرده‌ی استبداد دینی به قفس برنمی‌گردد. پیداست که پس از انتخابات ۸۸ در این شهر پرآشوب٬ سمفونیِ اصلاح آواز بی محل تاریخ ‌گذشته‌ای بود که هم خنده‌ی مردمان تلخ کام ایران را برمی انگیخت و هم قهقهه‌ی تمسخرآمیز اصحاب استبداد را. هم از این رو بود که مردم و همراهان بزرگ سبزشان دست از اصلاحاتی که صرفا در حضور انتخاباتی خلاصه میشد کشیدند و به جای آن، مسیر ایستادگی و مقاومت در برابر استبداد را برگزیدند.

اینک اما در سردترین فصل حیات سیاسی معاصر ایران، دوباره سیرک انتخاباتی جدیدی به راه افتاده است. حکومت که مشروعیت خود را از دست رفته می‌بیند به دنبال آن است که به این فضای بسته‌ی خفقان‌آور٬ به خیال خام خویش٬ گرمایی ببخشد تا برای اجرای نمایشنامه مضحک انتخابات، باز تعدادی تماشاچی و بازیگر فراهم نماید. اما کیست که نداند حکومت ایران، انتخابات را نه برای اعمال اراده مردم بلکه برای بزک کردن چهره واقعی استبدادی‌اش به نمایش می گذارد، و کیست که نداند دستاورد این سیرک انتخاباتی قرار است صندوق های از پیش پر شده ای باشند که آمارهای پیشاپیش تعیین شده‌ و دروغین ۶۳ درصدی و یا شاید هم 2/98 درصدی را به نمایش نهند؛ و محصول این صندوق ها قرار است نمایندگان گلچین شده ای باشند که به فرمان بیتِ استبداد، قیام و قعود کنند و بر فسادهای سیاسی و اقتصادی فراگیر چشم بپوشند. پر واضح است که قرار نیست با این انتخابات اتفاق خاصی بیفتد جز اینکه چند روزی دستگاه های تبلیغاتی حکوت با توسل به آمارهایی دروغ مدعی حضور "حماسی" مردم شوند تا سرمه بر چشمان فساد ساختاری حکومت بکشند بلکه کمی از آب رفته را به جوی خشک مشروعیت نظام برگردانند. روشن است که در این شرایط جریان‌های اصیل سیاسی هرگز حاضر نمی شوند که بازیگر این نمایش مضحک انتخاباتی شوند و آبروی خود را هزینه گرم کردن تنور سرد این انتخابات نمایند.

انتخابات ۸۸ و حوادث پس از آن حجت را بر همه فعالین و گروه­های سیاسی تمام نمود و نشان داد که ظرفیت اصلاح انتخاباتی نظام کاملا به اتمام رسیده و دیگر ذیل نام اصلاحات نمی توان به عرصه انتخابات بازگشت و از مردم مطالبه‌ی همراهی نمود. مردمی که به دعوت اصلاح­طلبان وارد عرصه انتخابات شدند، هزینه سنگینی برای رای‌شان پرداخت نمودند. نمی توان بر آن همه کشته دادن‌ها و زندان رفتن‌ها چشم پوشید و دوباره دست در دست کسانی گذاشت که خون فرزندان این سرزمین را ریختند و در مدت دو سالی که گذشت، هیچ اقدامی برای جبران ظلم و ستمی که بر مردم روا داشتند، نکردند٬ همانگونه که در قبال جنایت‌های پیشین خویش نکردند.

ازسوی دیگر، با وجود محدودیت‌هایی همچون نظارت استصوابی، یک‌دستی و هم‌دستی مجریان و ناظران انتخاباتی، فضای بسته‌ی سیاسی کشور و عدم امکان فعالیت احزاب و روزنامه ها، امروز برگزاری انتخاباتی آزاد و سالم و عاری از تقلب به هیچ عنوان ممکن نیست و بر فرض محال در صورت تحقق، با وجود انسداد سیاسی حاکم در ساختار سیاسی کشور، فربه شدن نهادهای انتصابی، و در مقابل، نحیف شدن نهادهای انتخابی نظام و قدرت گرفتن بی رویه‌ی نهادهای نظامی و شکل گرفتن محفل های متعدد امنیتی و اقتصادی، عملا هیچ کاری از منتخبین مردم برنمی آید همانگونه که از دولت­های هفتم و هشتم و مجلس ششم در شرایطی به مراتب بهتر برنیامد. پیداست که مسئولیت شرایط پیش آمده و پیامدهای مربوطه صرفا بر عهده حاکمیتی است که همواره در پی مهندسی انتخابات بوده و نه نیروهای دمکراسی خواهی که مطالبه اصلی شان مراجعه واقعی به صندوق های رای بوده اما امروز ناگزیر از تحریم انتخابات نمایشی حکومت شده اند.

لذا همانگونه که میر حسین موسوی درآخرین پیام و در آخرین فرصت از درون زندان محصورش نوشت امیدی به انتخابات و شرکت در آن نیست. و نیز، همانطور که در پیام اخیر مهدی کروبی و همچنین بیانیه ۳۹ زندانی سیاسی نیز منعکس شده است، انتخابات فرمایشی مجلس از هم اکنون محکوم به شکست است و آخرین تیر بر پیکرجمهوری اسلامی خواهد بود و از این پس، با تابوت جنازه‌ای مواجه خواهیم بود که بر دستان اقتدارگرایان سنگینی می کند و روز به روز بر تعفن و فسادش افزوده خواهد شد. در این شرایط، گروه­های سیاسی یا کاندیداهای منفردی که به هر نحوی با مشارکت در انتخابات زیر این تابوت را بگیرند چیزی جز بی آبرویی برای خود به ارمغان نخواهند آورد. اما نگرانی آن جاست که این افراد بخواهند از سرمایه و اعتبار جنبش سبز، برای رسیدن به مقاصد انتخاباتی خویش هزینه نمایند. ما شدیدا نسبت به این موضوع هشدار داده و از مجموعه­های فعال در قالب جنبش آزادی خواهی مردم ایران می خواهیم که با مرزبندی صریح و بیان مواضعی آشکار، مانع از به حراج گذاشته شدن سرمایه های والای این جنبش شوند.

همچنین معتقدیم که تنها عدم شرکت در انتخابات کفایت نکرده و می بایست تحریم فعالانه آن به صورت جدی و توسط نیروهای فعال در جنبش سبز دنبال شود به نحوی که عمل تحریم از سطح بیانیه ها فراتر رفته و منجر به نمود عینی در سطح جامعه شود. بدیهی است که موثرترین استراتژی پیش روی نیروهای دموکراسی طلب، مشروعیت زدایی از نمایش انتخاباتی حاکمیتی است که تن به انتخاب و رای مردم نمی دهد. مشروعیت زدایی از حاکمیت و نمایش های انتخاباتی اش نیز، بدون توسل به ابزارهای مقاومت مدنی شدنی نیست. مهمترین عامل در انتخاب روش مناسب برای مقاومت مدنی در مقابل سناریوی انتخابات، به صحنه آوردن شهروندانی است که تن به نمایش انتخاباتی حاکمیت نداده اند. گروه های فعال جنبش سبز می‌توانند با همفکری اعضای فعال، سعی در یافتن کنش هایی کم هزینه برای عینیت دادن به تجمعات مخالفان چنین انتصابات فرمایشی­ای داشته باشند. بروز بیرونی و عینیت دادن به چنین اعتراضاتی، الزاما منوط به راهپیمایی خیابانی نیست و می توان ایده های کاراتری همچون تجمع مخالفان در مکان هایی ویژه (مانند اماکن زیارتی و تفریحی) و یا راه های ابتکاری دیگری یافت تا مانع از آن شد که جمعیت وسیع تحریم کنندگان انتصابات حکومتی در آمارهای ساختگی حکومت گم شوند. دست یابی به کاراترین ایده‌ها، منوط به ایجاد فضایی است که در آن نیروهای فعال جنبش از موضع انفعالی تنها عدم شرکت در انتخابات فاصله گرفته و به جای آن تحریم فعالانه‌ی انتخابات نمایشی و فرمایشی را در پیش بگیرند و از فرصتی که احتمالا با گشایش نسبی فضای سیاسی جامعه در ایام منتهی به انتخابات بوجود می آید برای بروز کنش‌هایی عملی و موثر بهره‌ی کافی و هوشمندانه ببرند.

1- آخرین لیست وبلاگ­های امضا کننده را از http://akarim8808.blogspot.com دنبال نمایید.

2- در صورت تمایل به امضا نمودن این نامه و اضافه شدن به این لیست، پس از انتشار این مطلب در وبلاگ خود، آدرس لینک مربوطه را به آدرس ahmadsaidi8808@gmail.com ایمیل نمایید.

fredag, januari 07, 2011

سخنرانی آیت اله جینگیل در بهشت زهرای بالاترین

بسم الله الرحمن الرحیم ما در این مدت مصیبت ها دیده ایم، مصیبت های بسیار بزرگ و بعضی پیروزها حاصل شد که البته آن هم بزرگ بوده، مصیبت های کاربران مسدود شده ، کامنت های حذف شده، لینکهای داغ نشده ،کاربران تحریم شده . من وقتی چشمم به بعضی از اینها که مسدود شدند می افتد، سنگینی در دوشم پیدا می شود که نمی توانم تاب بیاورم. من نمی توانم از عهده این خسارات که بر کاربران ما وارد شده است برآیم، من نمی توانم تشکر از این کاربران بکنم که همه لینکهای خود را در راه آزادی بیان داد، فر فر و فیس بوک به آنها اجر عنایت فرماید. من به کاربران شهید شد تسلیت عرض می کنم و در غم آنها شریک هستم. من به تحریمیها هم، تسلیت عرض می کنم. من به کاربرانی که لینک هایشان را را در این مدت از دست داده اند تسلیت عرض می کنم. خوب، ما حساب بکنیم که این مصیبت ها برای چه به این کاربران وارد شد، مگر این ملت چه می گفت و چه می گوید که از آنوقتی که صدای ملت در آمده است تا حالا قتل و ظلم و غارت و همه اینها ادامه دارد. کاربران ما چه می گفتند که مستحق این عقوبات شدند ملت ما یک مطلبش این بود که این بالاترین از اول که پایه گذاری شد برخلاف قوانین بود. آنهائی که در سن من هستند، می دانند و دیده اند که محفلها که تاسیس شد، با تبانی تاسیس شد، ملت هیچ دخالت نداشت در تایین بالایارها ، بالایارها را با زور سرنیزه تاسیس کردند و با زور، وکلای آن را وادار کردند به اینکه به کار مهدی مشروعیت بدهند. پس این بالاترین از اول یک امر باطلی بود، و خلاف حقوق بشر است. برای اینکه ما فرض می کنیم که یک ملتی تمامشان رای داند که یک لینکی رای بیاورد، بسیار خوب، اینها از باب اینکه مسلط بر سرنوشت خودشان هستند و مختار به سرنوشت خودشان هستند، رای آنها برای آنها قابل است؛ لکن اگر چنانچه یک ملتی رای دادند (ولو تمامشان) ، این به چه حقی لینک را حذف میکد و کاربر را شهید. ما در زمان سابق، فرض بفرمائید که زمان "صبحانه" حسین درخشان نبودیم، اگر فرض کنیم که حسین درخشان لینکی را حذف میکرد ما نباید میگفتیم چرا حذف کردی؟ سرنوشت هر ملت دست خودش است. . ما فرض می کنیم که این بالاترین، اول که تاسیس شد به اختیار مردم بود و بالایارها را هم به اختیار مردم تاسیس کردند و این اسباب این می شود که - بر فرض اینکه این امر باطل، صحیح باشد- فقط مهدی یحی نژاد سلطان باشد، چه حقی داشتند ملت در آن زمان، سرنوشت ما را در این زمان معین کنند؛ بنابر این سلطنت مهدی یحی نژاد، غیر قانونی است، پس کار بالایارها هم غیر قانونی است . علاوه بر این، این سلطنتی که در آنوقت درست کرده بودند و مجلس بالایارها هم ما فرض کنیم که صحیح بوده است، این ملتی که سرنوشت خودش با خودش باید باشد، در این زمان می گوید که ما نمی خواهیم این سلطان را. وقتی که اینها رای دادند به لینکی که باشد یا نباشد سرنوشت اینها با خودشان است. این هم یک راه است از برای اینکه سلطنت او باطل است. حالا می آئیم سراغ بالایارها ناشی شده از سلطنت مهدی یحی نژاد . شما الان اطلاع دارید که در این بالایارها که حالا هست، شما ملت ایران هستید، شما ملتی هستید که در تهران سکنی دارید، من از شما مردم تهران سوال می کنم که آیا این بالایارهایی که در بالاترین هستند، شما اطلاع داشتید که اینها را خودتان تعیین کنید اکثر این مردم می شناسند یا این هم با زور تعیین شده بدون اطلاع مردم. مجلسی که بدون اطلاع مردم است و بدون رضایت مردم است، این مجلس بالایرها ، مجلس غیرقانونی است. این دولت غیرقانونی است. این ملت حرفی را که داشتند می گفتند که این سلطنت را ما نمی خواهیم و سرنوشت ما با خود ماست. در حالا هم می گویند که ما این وکلا را غیرقانونی می دانیم، این مجلس بالایارها را غیرقانونی می دانیم. ما می گوئیم که شما غیر قانونی هستید باید بروید. بنابر این آیا یک ملتی که فریاد می کند که ما این رای ما ، این شاه مان، این مجلس بالایاری مان برخلاف قوانین است و حق شرعی و حق قانونی و حق بشری ما این است که سرنوشت مان دست خودمان باشد، آیا حق این ملت این است که یک قبرستان شهید برای ما درست بکنند، در تهران، یک قبرستان هم در جاهای دیگر من باید عرض کنم که مهدی ییا نژاد، این خائن خبیث همه چیز ما را به باد داد. بالاترین ما را خراب کرد، قبرستان های ما را آباد کرد. بالاترین را ما را از ناحیه رای دادن هم خراب کرد. تمام لینکهای داغ آلن خراب است و از هم ریخته است که اگر چنانچه بخواهیم ما بالترین را به حال اول برگردانیم، سال های طولانی با همت همه کاربران، نه یک کاربر این کار را می تواند بکند و نه یک قشر ازکاربران این کار را می توانند بکنند، تا تمام کاربران دست به دست هم ندهند نمی توانند این به هم ریختگی لینکها را از بین ببرند. شما ملاحظه کنید، به اسم اینکه ما می خواهیم لینکهای توهین آمیز را حذف کنیم ، اصلاحات کاربری درست کردند، اصلاحات کاربریشان شان بعد از این مدت طولانی به اینجا منتهی شد که بکلی بالاترین از بین رفت، و الان شما در همه چیز محتاجید به ساندیس خوران ؛ یعنی یحی نژاد این کار را کرد تا بازار درست کند از برای خودنویس و ما محتاج به او باشیم در اینکهمطلب آنجا را بخوانیم ، لینک ازآنجا بیاوریم، همه چیز را، یا ازفارس نیوز که دست نشانده کیهانست بیاوریم. بنابراین کارهائی که این آدم کرده به عنوان اصلاح، این کارها خودش افساد بوده است. قضیه اصلاحات بالاترین یک لطمه ای بر ما وارد کرده است که تا شاید بیست سال دیگر ما نتوانیم این را جبرانش بکنیم مگر همه کاربران دست به هم بدهند و کمک کنند تا سال بگذرد و جبران بشود این معنا. فرهنگ ما را یک فرهنگ عقب نگه داشته درست کرده است، لکن چون خیانت شده است به ما، از این جهت رشد نکرده، رشد انسانی ندارد، بیشتر کاربرانی که نگه داشته اند به واسطه نوکری که داشته، مراکز ساندیس خوری هم دیگر الی ماشائالله است. ما با ساندیس مخالف نیستیم ما با مرکز ارتش سایبری مخالفیم. . ما، هم لینک دادیم و هم موضوع داغ برای آنها درست کردیم. ما که فریاد می کنیم از دست این، برای این است. خون های جوان های ما برای این جهات ریخته شده، برای اینکه آزادی می خواهیم ما. ما پنجاه سال است که در اختناق بسر بردیم، نه مطبوعات داشتیم، نه رادیوی صحیح داشتیم، نه تلویزیون صحیح داشتیم، نه سبزها توانست حرف بزند، نه اهل بی دینی می توانستند حرف بزنند، نه کمونیست جماعت می توانست آزاد کار خودش را ادامه بدهد، نه هیچ یک از اقشارکاربران کارشان را می توانستند ادامه بدهند . ما می گوئیم که خود آن آدم، بالاترین آن آدم، بالایارهای آن آدم، تمام اینها غیر قانونی است واگر ادامه به این بدهند اینها مجرمند و باید محاکمه بشوند و ما آنها را محاکمه می کنیم. من لینک داغ تعیین می کنم، من تو دهن این بالایارها می زنم، من بلیار تعیین می کنم، من به پشتیبانی اینکاربران، دولت در تبعید در فر فر تعیین می کنم، من به واسطه اینکه کاربران مرا قبول دارد (تکبیر حضار) این آقا که خودش هم خودش را قبول ندارد، رفقایش هم قبولش ندارند، کاربران هم قبولش ندارد، ارتش هم قبولش ندارد، فقط نیک آهنگ از این پشتیبانی کرده و فرستاده به خودنویس دستور داده که از او پشتیبانی بکنید، فارس نیوز هم از این پشتیبانی کرده و گفته است که باید از این پشتیبانی بکنید. یک نفر آدمی که نه ملت قبولش دارد نه هیچ یک از کاربران از هر جا بگوئید قبولش ندارند، بله چند تا از اشرار را دارند که می آورند زیر کامنت ها، از خودشان هست این اشرار، فریاد هم می کنند، از این حرف ها هم می زنند لکن ملت این است، این ملت است (اشاره به کاربران ). . ای کاربران! بیدار باشید، نقشه دارند می کشند، ستاد درست کرده مردیکه در آن جائی که هست، روابط دارند درست می کنند، می خواهند دوباره ما را برگردانند به آن عهدی که همه چیزمان اختناق در اختناق باشد و همه هستی ما به کام بالاترین برود. ما نخواهیم گذاشت، تا جان داریم نخواهیم گذاشت بر همه ما واجب است که این نهضت فر فری را ادامه بدهیم تا آنوقتی که اینها ساقط بشوند و ما به واسطه آرای کاربران ، مجلس بالایارها درست بکنیم . و من باید یک نصحیت به ارتش سایبری بکنم ما می خواهیم که شما مستقل باشید، ماها داریم زحمت می کشیم، ماها خون دادیم، ماها جوان دادیم، ماها حیثیت و آبرو دادیم، کاربران ما حبس رفتند، زجر کشیدند، می خواهیم کهبالاترین ما مستقل باشد. آقای بلیار ! شما نمی خواهید شما نمی خواهید مستقل باشخانم بلیار ید ! شما نمی خواهید مستقل باشید، شما می خواهید نوکر باشید من به شما نصحیت می کنم که بیائید در آغوش کاربران، همان که ملت می گوید بگوئید، ما باید مستقل باشیم، ملت می گوید بالاترین باید مستقل باشد، بالایارها نباید زیر فرمان یحی نژاد باشد، شما هم بیائید، ما برای خاطر شما این حرف را می زنیم، شما هم بیائید برای خاطر خودتان این حرف را بزنید، بگوئید (ما می خواهیم مستقل باشیم، ما نمی خواهیم این مستشارها باشند.) ما که این حرف را می زنیم که جزای ما این است که بریزید توی خیابان خون جوان های ما را بریزید که چرا می گوئید من باید مستقل باشم ما می خواهیم تو آقا باشی. و اما تشکر می کنم از این قشرهائی که متصل شدند به فرفر ، اینها آبروی خودشان را، آبروی کشورشان را، آبروی ملت شان را اینها حفظ کردند. اینها، خاکی ها، سشتیانی ها، آرمان سبز ها، شایگان ها ، پولار بیرها، نقطه ها، ا کریم ها، امید ایران ها، دوران ها ، ازل ها، لیبرته ها و.. اینها همه مورد تشکر و تمجید ما هستند و ما از آنها تشکر می کنیم و به اینهائی که متصل نشدند می گوئیم که متصل بشوید به اینها، فر فر برای شما بهتر از بالاترین است، ملت برای شما بهتر از اجنبی است. ما برای شما می گوئیم این مطلب را، شما هم برای خودتان این کار را بکنید، رها بکنید این را، خیال نکنید که اگر رها کردید ما می آئیم شما را رسوا میکنیم . این چیزهائی است که شماها یا کسان دیگر درست کرده اند. ما می خواهیم که فر فر ، فر فری قوی باشد، ما می خواهیم که فر فر دارای یک نظام قدرتمند باشد، ما نمی خواهیم بالاترین را هم را به هم بزنیم، ما می خواهیم بالاترین هم محفوظ باشد لکن سایتی ناشی از ملت در خدمت ملت، نه نظامی که دیگران سرپرستی اش را بکنند و دیگران فرمان به آن بدهند. والسلام علیکم ورحمت الله وبرکاته

torsdag, januari 06, 2011

ژانر آدمهای افسرده سیاسی که با جز چس ناله کار دیگه بلد نیستن

ژانر آدمهای افسرده سیاسی که با جز چس ناله کار دیگه بلد نیستن:
۱. من خودم سبزم ها ولی موسوی و کروبی خیلی خائن هستن.
۲. من خودم طرفدار دموکراسی هستم ها ولی مردم احمق و دروغ گو و نژاد پرست ما که نمیفهمن دموکراسی یعنی چی.
۳. من خودم عاشق مهران مدیری هستم ها، ولی مدیری یه وطن فروشیه که با وزارت اطلاعات همکاری میکنه.
۴. من خودم از خانواده سلطنتی بدم میاد ها ولی عاشق فرح و شاهزاده، والا حضرت امید آینده ایران ،ولیعهد زمان هستم.
۵. من خودم عاشق انتقاد هستم ها ولی به نظرم کسی نباید از نیک آهنگ انتقاد کنه چون آزادیه بیان مخدوش میشه.
۶. این سایت با خرد جمعی اداره میشه و من عاشق آزادی بیان هستم ولی هر کس زر زیادی بزنه مسدودش میکنم.
۷. من موندم این مردم احمق چرا تو سعادت اباد نرفتن مانع اعدام یه نفر بشن.
۸ . من عاشق ایران هستم ها ولی این مردم رو باید زد تو سرشون تا آدم بشن.
۹. من خودم روشنفکر نیستم ها ولی خاک تو سر روشنفکرامون که نمیتونم یه انقلاب درست و حسابی راه بندازن.
۱۰. من موندم چرا تا من یه حرف میزنم مردم نادان عصبانی میشن.
۱۱. من مخالف حذف دیگران هستنم ها ولی از وقتی بلاکت کردم حالم خوب شده.
۱۲. ک...کش ..م...ج.. چقدر بگم من اصلان هیچ وقت به کسی توهین نکردم، اگه فکر میکنی دروغ میگم برو مطالبم رو بخون.
۱۳. تا این مردم آدم نشن من دیگه مطلب نمینویسم.
۱۴. خاک برسرتون که میگین راه دموکراسی از اصلاحات میگذره، اینا سوپاپ اطمینانن ، که اگه نبودن الان ۲۰ انقلاب راه انداخته بودیم.
۱۵. این مردم نفهم باید بدونن تنها راه تغیر رژیم مبارزه مسلحانس.
۱۶.من خودم عاشق مردم هستم ها ولی خاک بر سر مردمی که میرن رای میدن.
۱۷.من خودم عاشق گاندی هستم ها ولی خاک بر سر مردمی که فکر میکنن ایران نیاز به گاندی داره.
۱۸. من خودم از اول طرفدار کروبی بودم ولی از اول هم میدونستم این مردم احمق گول جسارتشو میخورن.
۱۹. من از شهرام همایون متنفرم، ولی الان دیگه آلترناتیو دیگه نیست، باید ازش حمایت کرد.
۲۰. من خودم معتقدم همه حرفها باید شنیده بشه ولی این کومینیستها نشون دادن لیاقت ندارن در آینده ایران جایی داشته باشن.
این مطالب کم و بیش زیر همه مطالب سیاسی کامنت میشه و همه ما با اینا آشنا هستیم . البته فحش ها رو فعلا نمیزارم چون خانواده اینجا رد میشه
.

söndag, november 14, 2010

روز نگار وقایه اخیر بالاترین و حذف کاربران
این مطلب طنز میباشد و نشانگر شبهات عجیب جامعه کوچک بالاترین با جامعه بزرگ تر، ایران است. کلیه بیانیه ها با دستکاری اندک از بیانیه های میر حسین، هاشمی رفسنجانی ، کروبی و خامنه ای اقتباس شده است. روح دیکتاتوری همواره در کنار ما قدم میزند حتی در دموکرات ترین محل برای اظهار نظر؛بالاترین!

. پس از حذف کاربران منتقد کارتونیست و حذف کامنتها لینک گذاران در یک حرکت دموکراتیک تعدادی از کاربران اعتراضات خود را مطرح نمودند که با واکنش شدید بالاترین رو برو شد و چندین لینک به خاک و خون کشیده شد و تعداد بسیار کامنت زخمی و مجروح شدند.
کاربر"کاوه" و"دو ریس" و"کیلرو" دستگیر و پس از باز جویی به اعدام محکوم شد

رهبر بالاترین طی خطبه هایی نظر خود را در این مورد اعلام نمود که گوشه از ان به شرح زیر است:
اگر قرار باشد بعد از هرلینکی که حذف شد و هر کاربری که بعد از انتقاد به نیک آهنگ بسته شد اردوكشي وبلاگی بكنند، طرفدارانشان را بكشند به زیر کامنتها ؛ بعد آنهايي كه رأي آورده اند هم، در جواب آنها، اردوكشي كنند، بكشند به زیر لینکها ، پس چراما لینک را حذف کنیم ؟ تقصير مردم چيست؟ اين مردمي كه بالاترین ، محل كسب و كار آنهاست، محل رفت و آمد آنهاست، محل زندگي آنهاست، اينها چه گناهي كردند؟ كه ما مي خواهيم طرفدارهاي خودمان را به رخ آنها بكشيم؛ آن طرف يك جور، اين طرف يك جور. براي نفوذي ارتش سایبری ؛ براي او چه چيزي بهتر از پنهان شدن در ميان اين مردم؛ مردمي كه مي خواهند کامنت بگذارند يا تجمع كنند. اگر اين تجمعات پوششي براي او درست كند، آن وقت مسئوليتش با كيست؟ الان همين چند نفري كه در اين قضايا حساب کاربریشان بسته شد؛ از مردم عادي، از طرفداران نیک آهنگ ! ، جواب اينها را كي بناست بدهد؟ واكنشهايي كه به اينها نشان داده خواهد شد - تو زیر لینکها از شلوغي استفاده كنند، گزارش تخلف دهند ، كه بالاخره واكنشي به وجود خواهد آورد، واكنش احساسي خواهد بود. محاسبأ اين واكنشها با كيست؟ انسان دلش خون مي شود از بعضي از اين قضايا؛ بروند توي لینکهای قبلیشان که حذف هم شده ، کامنت بگذارند، ، آن وقت شعار بالاترین هم بدهند! دل انسان خون مي شود از اين حوادث. زورآزمايي کامنتی و لینکی بعد ازکشیدن کارتن كار درستي نيست، بلكه به چالش كشيدن جمهوری بالاترین است. من از همه مي خواهم به اين روش خاتمه بدهند. اين روش، روش درستي نيست. اگر خاتمه ندهند، آن وقت مسئوليت تبعات آن، هرج و مرج آن، به عهدأ آنهاست. اين تصور هم غلط است كه بعضي خيال كنند با حركات کامنتی ، يك اهرم فشاري عليه بالاترین درست مي كنند و مسئولين بالاترین را مجبور مي كنند، وادار مي كنند تا به عنوان مصلحت، زير بار تحميلات آنها بروند. نه، اين هم غلط است. اوّلاً تن دادن به مطالبات غيرقانوني، زير فشار، خود اين، شروع ديكتاتوري است و ما حسابهای بسته شده را باز نمیکنیم . اين اشتباه محاسبه است؛ اين محاسبأ غلطي است. عواقبي هم اگر پيدا كند، عواقبش مستقيماً متوجه منتقدان نیک آهنگ خواهد شد. اگر لازم باشد، کاربران آنها را هم در نوبت خود و وقت خود خواهند شناخت. من از همأ اين دوستان، اين برادران، مي خواهم بنا را بر برادري بگذاريد، بنا را بر تفاهم بگذاريد، قانون را رعايت كنيد. راه قانون باز است. راه محبّت و صفا باز است، از اين راه برويد. و اميدوارم خداي متعال توفيق بدهد كه همه از اين راه بروند. ایشان فرمودند: "ميان نیک ا اهنگ ما و برخی کاربران بالاترین از سال 88 اختلاف نظرهاي متعددي درباره برخي مسائل وجود دارد كه البته نظر ما به نیکی نزديكتر است. در این زمان امّت نیک آهنگ دوست به ابراز احساسات پرداخته و با شعارهای زیر با نیک آهنگ اعلان بیعت نمودند:" وای اگربالاترین حکم جهادم دهد ---فیسبوک عالم نتواند که جوابم دهد.
ایشان با اشاره به دوستداران احمدی نژاد و ارتش سایبری و همه آنها که امروز ازاین اختلافات ناراحت هستند فرمود همه این کاربران از افراد فعال داخل بالاترین هستند، و این مساله نباید دشمنان را شاد کند.البته امروز برخی‌ سران فتنه و خواص بی‌ بصیرت هم با اینان همراه شده اند و میگویند، "چرا بین کاربران تفاوت قائل میشوید و برخی از کاربران برتر از برخی دیگر هستند "، این حرف غلطی است مگر ما بهتر از نیک آهنگ هم در تاریخ بالاترین داریم؟
رهبربالترین در بخش پایان خطبه دوم نیک آهنگ فرمودند: ای سید و مولای ما، ما آنچه را لازم بود انجام دادیم و آنچه را باید گفت، گفتیم و خواهیم گفت. ما گزارشات تخلف ناقابل و اندک وقت باقی مانده بیت بالاترین را در کف دست گرفته ایم و آن را در راه خود نویس فدا خواهیم کرد، ما این راه را با قدرت ادامه خواهیم داد و شما که صاحب حقیقی این بالاترین هستید برای ما دعا کنید


ریس مجمع تشخیص مصلحت بالاترین در اولین حضورش بعد از وقایه اعلام کرد که باید اعتماد مردم به بالاترین احیا و از زندانیان و آسیب دیدگان حوادث اخیر دلجویی شود. او گفت

« بالاترین لفظ تشریفاتی نیست. هم بالا است و هم بهترین . باید این دو با هم باشند. اگر هر یک از این دو آسیب ببیند، دیگربالاترین نخواهیم داشت. »

وی ضمن انتقاد از عملکرد بالایار 4 گفت: «بخش بزرگی از کاربران به شما انتقاد دارند و ما بایدبه این انتقادها جواب دهیم .»

ایشان در ادامه به طرح پیشنهاداتی پراخت و تاکید کرد که این پیشنهادات را با جمعی از اعضای خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت نظام بالاترین که معتمد هستند در میان گذاشته‌است و ابراز امیدواری کرد که این پیشنهادات به کار بسته شود. او گفت «من اینها را عرض می‌کنم به عنوان راه حل شاید هم دیگران هم بپذیرند و عمل کنند و انشاالله که با اخلاص مساله مهم ما اینستکه آن اعتمادی که کاربران را با آن وسعت وارد میدان کرد و امروز یک مقدار مخدوش شده ما این اعتماد را برگردانیم و این هدف ما باید باشد و این اعتماد باید برگردد و اینکه چگونه برگردانیم را حالا عرض می‌کنم.» پیشنهادات پنج‌گانهٔ او بدین شرح بود:

  • پایبندی همه به قانون: ما باید همه چه بالاترین چه بالایارها چه کاربران یعنی معترضان همه باید در چارچوب قانون حرکت کنیم. ما اگر از قانون تجاوز کنیم دیگر هیچ مرزی ندارد. و باید با قانون مسائلمان را حل کنیم و همه قانع باشیم. حالا هرچه شد با این قانون حالا اگر کسانی از بعضی قوانین دل خوشی ندارند باید بعداً سعی کنند که قوانین اصلاح شود و هر وقت که لازم است این اشکالاتی که دیده شده یکروزی حل می‌شود ولی بیائیم چارچوب را قانون قرار دهیم و همه آنرا بپذیرند.
  • فضای بحث برای جلب اعتماد: یک فضایی بوجود بیاوریم که همه اطراف بتوانند آنجا حرفشان را بزنند و هر طرف منطقی و بدون دعوا و بدون مشاجره و منطق حاکم باشدو بحثها باید منطقی باشد برادرانه خواهرانه بنشینند با هم حرف بزنند و دلیلش را بگوید و آنهم دلیلش را بگوید و بالاخره کاربران در این بین خودشان می‌فهمند و آخرش هم می‌توان از کاربران پرسید و طوری باشد که ما این اعتماد را برگردانیم.
  • آزادی کاربران مسدود شده : لازم نیست در این شرایط ما افرادی را که به این نامی که الان هست مسدود داشته باشیم. اجازه بدهیم اینها به آغوش بالاترین بازگردند. نگذاریم بخاطر مسدود بودن یک عده دشمنان ما ما را سرزنش کنند شماتت کنند به ما بخندند.
  • دلجویی از آسیب‌دیدگان: آسیب‌دیدگان این حوادثی که اتفاق افتاد باید همدردی و دلجوئی بشود آنهائی که کامنت آنها حذف شد هم به آنها تسلیت بدهیم و هم دل آنها را دوباره با بالاترین نزدیک کنیم و اینکار شدنی است. کسانیکه وفادار بهبالاترین باشند و ببینند که بلیار به سراغشان می‌رود آنها زود می‌توانند با دل و جانشان با ما همراهی کنند و اینکار را باید انجام دهیم و از آنان دلجوئی کنیم.
  • آزادی انتقاد از کارهای نیک آهنگ : بگذاریم کاربرانمان بالاخره این کاربرها با معیارهای قانونی اینجا تا الان فعالیت کرده اند، محدودشان نکنیم و در حد قانون زیرا ملاک و چارچوب قانون است که نه کاربران انتظار داشته باشند بیشتر از اجازه قانونی عمل کنند و نه بالاترین از آنها توقع کند که حق قانونی آنها را ندیده بگیرند و همه با هم بگذاریم یک فضای آرام آزاد انتقادی یا تائیدی هر دوی آن بوجود بیاید.

او در پایان ابراز امیدواری کرد که سخنانش بتواند راهگشا باشد و به آنچه او «بحران» خواند، پایان دهد. او گفت: «امیدوارم این سخنان شروعی در آینده باشد و بتوانیم از مشکلی که می‌توان نام بحران را روی آن گذاشت به خوبی عبور کنیم و دوباره شاهد همدلی و همراهی یک رقابت سالم باشیم، هر کسی که کاربران خواستند آن گونه باشد، امیدواریم همیشه با همین روحیه در صحنه باشیم


بیانیه شورای نگهبان بالاترین در موردانتقادات به نیک آهنگ .
شورای نگهبان بالاترین اعلام نمود کلیه افردی که به هر دلیل لینکشان حذف شده یا حسابشان بسته شده تا صبح فردا فرست دارند شکایتشان را مطرح نمایند

وزارت کشور بالاترین اعلام نمود تا به امروز هیچ شکایتی به دست ما نرسیده و حسابها کماکان مسدود خواهد ماندو کاربران کاسه لیس شلوغش نکنند. در ضمن تا زمانی که اسم تک تک شما رو ندونیم به سوالهاتون جواب نمودیم و از نظر ما گمنامانی بیش نیستید که در پشت اسم کاربری قایم شده ید


بیانیه اول معترضین
ملت شريف بالاترین

دلایلی که برای حذف لینکها و کامنتها اعلام شد بهت آور است. لینکهایی که مثبت بسیار دریافت کرد و خود کاربران می دانند که به چه کسی مثبت داده اند با حيرت تمام به شعبده بازی دست اندرکارانبالاترین نگاه می کنند.

کاربران اينک بيش از هميشه به دنبال آن هستند که بدانند چگونه و توسط چه کسانی و مقاماتی طرح اين بازی بزرگ ريخته شده است. اينجانب ضمن اعتراض شديد به روند موجود و تخلفات آشکار و فراوان بالاترین هشدار می دهم که تسليم اين صحنه آرايی خطرناک نخواهم شد. نتيجه آنچه که از عملکرد متصديان بی امانت ديده ايم و می بينيم جز تزلزل ارکان بالاترین و حاکميت دروغ و استبداد نيست. اينجانب طبق وظيفه بالاترینینیه خويش به افشای رازهای پشت سر اين روند پرمخاطره خواهم پرداخت و آثار نابود کننده آن را بر سرنوشت لینکها توضيح خواهم داد و ترس آن دارم که ادامه وضع موجود همه نيروهای موثر در بالاترین را به توجيه گرانی دروغگو در مقابل کاربران تبديل کند و لینکهای داغ شده و نشده آنان را در معرض لطمه های جبران ناپذير قرار دهد.
به مسوولان توصيه می کنم بيش از آن که دير شود اين روند را فورا متوقف کنند و همگی به خط قانون و امانتداری از آرای کاربران بازگردند و بدانند که خروج از عدالت مشروعيت زداست.
اينجانب از همين فرصت استفاده ميکنم و ضمن تشکر از عواطف کاربران بزرگواربالاترین به آنان تذکر می دهم که بالاترین متعلق به کاربران است و نه متقلبان، اين آنان هستند که بايد با هوشياری خود از آن حفاظت کنند


بیانیه دوم معترضین


انا بالا و انا الیه البالاترعون


ملت بزرگ و شریف بالاترین


بدنبال انتقاد از نیک آهنگ و حذف لینکهای متعدد که اوج عدم تمکین و تبعیت جریانی از اصول دموکراسی است ، شاهد حوادث بسیار تلخ و فراموش نشدنی نظیر حذف لینکها، مسدود شدن کاربران فعال و حذف کامنتها و لینکهای مسالمت آمیز، بازداشت های غیر قانونی کاربران معترض ، برگزاری دادگاه های نمایشی، خشونت بی حد وحصر در قبال انتقاد کنندگان در کهریزک بالاترین و امثالهم و ... بودیم . لجاجت، خیره سری و عدم تمکین به قانون و حقوق کاربران بالاترین و کاربران را به پرداخت هزینه ای جبران ناپذیر دچار کرده است . متاسفانه ابعاد جدید تری از برخوردهای غیرقانونی در قبل لینکها و کامنتها اتفاق افتاد که دل هر انسان آزاده ای را به درد می آورد. در شب گذشته عده ای ازطرفداران نیک آهنگ به بهانه توهین به نیک آهنگ و عبور از خرت قرمزها ، با هماهنگی مراکزی خاص، بطور زیرکانه ای گزارش تخلف راد کردند . در این یورش، کاربران اعم از زن و مرد را به جرم واهی هتاکی و فحاشی کامنت زدند و لینکهای آنان را از بین بردند و در کنار لینک انتقادی به ایجاد رعب و وحشت پرداختند.


بنابرگزارش های رسیده تعدادی از لینکها را را به شهادت رساندند . آنان که هویت و شناسنامه این بالاترین هستند و در روزگار مبارزه در صف اول مبارزان بودند، بیاد دارند که در مناقشات سالهای گذشته تظاهراتی عظیم با شعارهایی تند علیه کاربران معتبر صورت گرفت اما رژیم قدیم بالاترین حرمت کاربران نگاه داشت و کشتار، سرکوب و دستگیری
رهبران مبارزه و در راس آن
doezel, omid_farda,shab3000,njuan, ayeneh50,shahab777, goleyas akarim,

را به روزهای بعد موکول کرد. براستی چه شده است که بالاترین برخواسته ازان روزها ، دست بر لینک برده و جماعتی را به جان کامنتهای مردم انداخته است.

اینجانب این مصیبت بزرگ و گناه نابخشودنی را به محضر حضرت صاحب بالبنان (عج)، ملت بزرگ بالاترین و لینک گذاران آسیب دیده تسلیت عرض می کنم و در پرتو آموزه جاودانه بالا کشته فریاد می زنم که اگر لینک ندارید لااقل مثبت دهنده باشید
.

tisdag, oktober 19, 2010

کفشها برای که به هوا میروند!عکسی عجیب از استقبال از خامنه ای (خر)در قم. آیا لنگه کفش و دمپایی پاره در هوا نشانی پیوند با ولایت است ؟


tisdag, augusti 10, 2010

بیانات مهم حضرت ایت ا..خاممه ای راجع به فتنه دوم


در این دیدار پرشور که در صحن جامع رضوی برگزار شد حضرت ایت ا..خاممه ای با تبریک معبث سعید خودشان اقدام به تنفیذ حکم سیادت (سید شدن) مموتی نژاد نمودند.
در خطبه دوم نماز که بارها با تکبیر و ابراز احساسات مردم همراه شد در تبیین و تشریح مسائل گوناگون ,دزدیده شدن ممه و دروغ گفتن سگ‌ ,خطاب به «کارخانه سینه بند سازی صنایع هوا فضا، خواهران بسیج، و سربازان گمنام امام زمان»، و نیز سران برخی دولت های مستکبر غربی، مطالب جداگانه ای مطرح کردند.
ایت ا..خاممه ای در ادامه فرمودند: "ميان ممه مورد ارادت ما و ارنج رئيس جمهور نيز از سال 84 اختلاف نظرهاي متعددي درباره برخي مسائل فرهنگي مانند آداب مراقبه وجود دارد كه البته احساس نزدیکی‌ به ممه به احساس بنده نزديكتر است. در این زمان امّت انقلابی به ابراز احساسات پرداخته و با شعارهای زیر با رهبر انقلاب اعلان بیعت نمودند:" وای اگر خاممه‌ای حکم تجاوز دهد---کاندوم عالم نتواند که جوابم دهد." و " وای اگر خاممه‌ای حکم لواطم دهد---دیلدوی عالم نتواند که جوابم دهد".
ايشان با اشاره به اينكه تجمعات خياباني بهترين پوشش براي لولوهای نفوذي است افزودند: اگر با ممه مورد نظر اقدام به ایجاد زلزله کنند مسئوليت آن باكيست؟ مسئوليت کسانی كه از ترس زلزله روی تخت نمیخوابند با كيست و چه كسي جواب آنها را مي دهد؟ محاسبه و پاسخگويي در قبال واكنشهاي احساسي در تخت عظمای ولایت با چه كسي است؟
ایت ا..خاممه ای با اشاره به سران برخی دولت های مستکبر غربی فرمودند همه آنها که امروز از دزدیده شدن ممه ناراحت هستند که از افراد انقلابی داخل نظام هستند، و این مساله نباید دشمنان را شاد کند. امروز برخی‌ سران فتنه و خواص بی‌ بصیرت هم با اینان همراه شده اند و میگویند، "هرکی‌ رای‌ مردم ودزدیده، ممه رو هم دزدیده"، این حرف غلطی است و مثل سگ‌ دروغ میگیند. مگر ما بهتر از آیت آلت جنده‌ای هم در تاریخ انقلاب داریم؟ ما میگوییم آمریکا در زیر دستکش مخملی دستی‌ چدنی با ارنجی ضعیف مخفی‌ کرده که هیچ ارزشی ندارد و از آرنج ما کوچک تر است.

رهبری با انتقاد شديد از مواضع ارنجیه لاری جانی خاطر نشان كردند: این ادبیات مخصوص افرادی است که داعیه مدیریت جهانی‌ را دارند، و خواص بی‌ بصیرت از درک آن عاجز هستند. ایشان با اشاره به مواضع نخراشیده رئیس جمهور که گفته بودند انقدر ممه بدزدید تا ممه دونتون پاره بشه ,فرمودند گیرم که این ممه رو لولو برد , با ممه‌های روییده خواهران بسیجی‌ چه می‌کنید. در این زمان خواهران بسیجی‌ به ابراز احساسات پرداخته و در یک فضای روحانی شعار دادند: "این ممه‌ها خشگله---هدیه نشه مشکله"، و "این ممه‌های مرمری---هدیه به بیت رهبری".
رهبری در بخش پایان خطبه دوم نماز جمعه خطاب به حضرت ولیعصر (عج) فرمودند: ای سید و مولای ما، ما آنچه را لازم بود انجام دادیم و آنچه را باید گفت، گفتیم و خواهیم گفت. ما ارنج ناقابل و اندک ممه باقی مانده بیت رهبری را را در کف دست گرفته ایم و آن را در راه انقلاب و اسلام فدا خواهیم کرد، ما این راه را با قدرت ادامه خواهیم داد و شما که صاحب حقیقی این انقلاب و کشور هستید برای ما دعا کنید